سواد بوم شناختی چیست؟

سواد بوم شناختی (همچنین به عنوان ecoliteracy نامیده می شود) توانایی درک سیستم های طبیعی است که زندگی را بر روی زمین امکان پذیر است. سواد بوم شناختی به معنای درک اصول سازمان جوامع زیست محیطی (به عنوان مثال اکوسیستم) و استفاده از آن اصول برای ایجاد جوامع پایدار انسانی است.
این اصطلاح را مربی آمریکایی دیوید دبلیو اور و فیزیکدان فریجوف کاپرا در 1990 ابداع شد - در نتیجه یک ارزش  جدید وارد آموزش و پرورش شد؛ از "آسایش زمین". جامعه با سواد بوم شناختی می تواند یک جامعه پایدار باشد که محیط زیست طبیعی اش را که بدان وابسته است، نابود نمی کند.
سواد زیست محیطی یک مفهوم قدرتمند است که پایه و اساس یک رویکرد یکپارچه به مشکلات زیست محیطی است. طرفداران مدافع سواد محیط زیستی از آن به عنوان الگوی آموزشی جدید در حال ظهور در کنار قطب کل گرایی، تفکر سیستمی، پایداری، و پیچیدگی یاد می کنند.
نگرانی سواد بوم شناختی، درک اصول سازمان از اکوسیستم ها و کاربرد بالقوه خود جهت درک چگونه ایجاد یک جامعه انسانی پایدار می باشد. این ترکیب علوم سیستم و محیط زیست در طراحی با هم عناصر مورد نیاز برای پرورش فرایند یادگیری به سوی یک درک عمیق از ماهیت و نقش ما در آن است. سیستم تفکر به رسمیت شناختن جهان به عنوان یک کل یکپارچه به جای مجموعه ای از عناصر منحصر به فرد است. در تفکر سیستمی، اصول اساسی سازمان از تجزیه و تحلیل اجزای مختلف سیستم در حالت بسته مهم تر می باشد. سواد زیست محیطی و سیستم های متفکر به معنی به رسمیت شناختن شیوه ای است که در تمام پدیده ها، بخشی از شبکه ای هستند که در تعریف راه عملکرد عنصر می باشد. سیستمهای متفکر جهت درک وابستگی متقابل پیچیده ای از سیستم های زیست محیطی، سیستم های اجتماعی و سیستم های دیگر در تمام سطوح ضروری است.
شاخص ردپاي بوم شناختي، مبنايي براي سنجش تفاوت ميان آنچه طبيعت براي مصرف به ما عرضه مي كند و آنچه ما در زندگي مصرف مي کنيم، به عنوان معيار جديد برنامه ريزي براي اقدامات فردي و جمعي براي حفظ محيط زيست و رفتار مسوولانه در قبال آن شناخته شده است. کنترل ميزان و نوع مصرف مي تواند ميزان ردپاي بوم شناختي را کاهش دهد؛ اين امر مستلزم داشتن آگاهي کافي در اين زمينه است.